مشتِ من را وا کن؛ قلب من را با خود ، راهی دریا کن. حسِ من را دریاب، قلب من را حس کن؛ شعرک من کال است تو بیا ، یا اینکه ، پخته اش با غم کن هر چی خواهی می کن لیک جانا یک روز در شبی یا صبحی ، یا که ظهری مرموز مشتِ من را وا کن، قلب من را با خود، راهی دریا کن.
امضای کاربر : [center][font=arial, helvetica, sans-serif]آموخته ام هرگاه کسی یادم نکرد؛ من یادش کنم ،[/center][/font]
[center][font=arial, helvetica, sans-serif]شاید او تنهاتر از من باشد ... ![/center][/font]